سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قصر شیشه ای

دنیای من غرق آرامش بود،آرام مثل آب در مرداب نیلوفرهای آبی که گهگاهی نسیمی دلنواز آبش را نوازش میکرد و من مملو از سکوت دنیای آرامم بودم اما این سکوت دیری نپایید و زندگی سراسر آرامش من مثل
موج های دریا خروشان شد و آرامش مرداب را به رویاهایم سپرد!
و من مبهوت و سرگردان نمی دانستم چطور دوباره آرامش را به دنیای دغدغه هایم پیوند بزنم؟
اما نه!...نه!...من دیگر آرامش را نمی خواستم!
من دلبسته موجی شدم که دنیای ساکن و صامتم را طوفانی کرد!
در دنیای فعلی من خبری از نیلوفرهای آبی و سکوت مرداب نیست اما در دنیای من جوششی وجود دارد که
طوفانش به تمام سکوت دنیا و نیلوفرهای آبی اش می ارزد و این جوشش که در درون من شعله ور است
چیزی جز عشق نیست!


 

 



برچسب‌ها: دل نوشته
[ دوشنبه 89/1/23 ] [ 10:30 عصر ]
.: Weblog Theme By YourtheM :.

درباره وبلاگ

فرقی نمیکند که شعرهایم را روی کاغذ بنویسم یا روی ماسه های دریا..! یا حتی رو شیشه بخار گرفته پنجره..! این شکوه حضور توست که به نوشته هایم اعتبار می بخشد...
لینک دوستان
امکانات وب